نقد چیست و به چه کاری میآید؟
اصولاً نقد معطوف است به عملی که در گذشته اتفاق افتاده است. ما آنگاه که چیزی را نقد میکنیم، در واقع نادرستی یا نابسندگی آنرا نقد میکنیم؛ در نقد صحیح تلاش بر آن است تا به جای تسویه حساب یا حمله از بیرون به مواضع دشمن، تناقضات درونی موضوع را بر ملا کنیم.
اساساً هر اثری خطاب به مخاطبی خلق میشود و این دعوی خالقان آثار که «من اساساً برای خودم یا تجربهی خودم فیلم میسازم» فریبی بیش نیست. هر فیلم اساساً نوعی واکنش است، واکنش به موضوعی خاص، به مخاطبی خاص، از جهتی خاص و به غایتی خاص؛ بدین واسطه در تحلیل هر اثر این نکته را باید لحاظ کرد که موضوع، مخاطب، جهت و غایت اثر چیست؟ در چنین ساختاری، نظر خالق اثر هیچ رجحانی بر نظر مخاطبش ندارد، چه بسیار خالقهایی که خودشان هرگز نفهمیدند چه خلق کردهاند.
بارها شنیدهایم که خلق اثر (فیلم) کاری بسیار سخت و طاقتفرساست [بنده تمایل دارم این عمل را به زایش نسبت دهم]، حتی اگر این زایش آنقدر که توسط کارگردانان بیان میشود سخت و طاقتفرسا باشد، چنانچه این زایش نارس باشد، این زایش نارس فینفسه چه ارزشی دارد؟! عمل سخت و طاقتفرسا این است که کارگردانان همچون مادران و پدران، رنج کودک نارس خود را نظارهگر باشند و چه بسا همراه با آن رنج را به دوش کشند. در ساختار بررسی هر فیلمی، کارگردان نه صاحب اثر بلکه والد هر اثر خطاب میگردد. در فیلمهای نارس، کارگردان متهم است که فرزندش را به درستی تربیت نکرده و او را در مسیر درست بالندگی راهنمایی نکرده است؛ پس کارگردانان بدون هیچگونه مواضع خصمانه نقد مخاطب خود را پذیرا شوند و تلاش کنند تا دیگر اولادان خود را به درستی تربیت نمایند.

